رشد شهرگرایی و احساس تعلق محلهای

 

 تعلق به محله نمایانگر احساس ذهنی مثبت افراد نسبت به محله مسکونی در شهر است. ادامه پیوند محله‌ای نوعی تعهد برای ساکنان نسبت به محیط سکونت و تمایل آن‌ها به حفظ رابطه با آن در طول زمان و در مراحل مختلف زندگی را موجب می‌شود. تعلق به مکان و پیامدهای فقدان آن در دهه‌های اخیر تبدیل به یکی از موضوعات مهم در حوزه مطالعات شهری شده است. پژوهش حاضر درصدد است تأثیر رشد شهرگرایی بر واقعیت احساس تعلق محله‌ای را مورد بررسی قرار دهد.

  در این مسیر مقوله و موضوع شهرگرایی با تأکید بر نظریه لوئیس ورث و نظریه‌های مکتب شیکاگو ونیز مفهوم و مقوله احساس تعلق محله‌ای با استفاده از نظریه‌های حس تعلق به اجتماع محله‌ای مک میلان و چاویس، هویت مکان رلف و رائولز و نظریه سیستمیک کاساردا و جانویتز مورد استفاده قرار گرفته‌اند. احساس تعلق محله‌ای به‌عنوان متغیر وابسته شامل ابعاد عینی، ذهنی، شناختی و احساسی می‌باشد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش از میان مناطق 22 گانه شهرداری شهر تهران، مناطق 2، 13 و 20 تعریف‌ شده‌اند که چهار محله از محله‌های هر منطقه به‌صورت تصادفی و سپس بلوک‌هایی از این محله‌ها تعیین و نمونه مورد نظر به‌صورت تصادفی انتخاب گردید. روش اصلی تحقیق در این بررسی از نوع پیمایش بوده است. با استفاده از تکنیک پرسشنامه، داده‌ها در سطح توزیع جمعیت آماری 391 نفر در رده سنی 20 سال به بالا گردآوری‌ شده است. درنهایت اطلاعات به‌دست‌آمده با استفاده از روش تحلیل ضرایب همبستگی، آزمون آنالیز واریانس و تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفته‌اند. برخی از مهم‌ترین نتایج به‌دست‌آمده از همبستگی میان متغیرها حاکی از آن است که بین سبک زندگی شهری، گرایش به روابط گسترده در شهر و دلبستگی به مکان شهری بااحساس تعلق محله‌ای، همبستگی منفی و معنادار، وجود دارد. به‌علاوه نتایج نشان می‌دهد که بین طول مدت اقامت و نوع مالکیت منزل مسکونی بااحساس تعلق محله‌ای همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. ضمناً رابطه معناداری میان متغیرهای زمینه‌ای سن و میزان درآمد افراد مورد مطالعه بااحساس تعلق آنان به محل زندگی‌شان به‌دست‌آمده است.

منبع:atu.ac